شهرکهای صنعتی مازندران خاک میخورند
تولید در شهرکهای صنعتی خاکنشین شده است وادامه روشهای مدیران گذشته برای واحدهای صنعتی مضر است.
صنعت ما بیاغراق روزهای سختی را تجربه میکندو نفسهای بسیاری از واحدهای صنعتی به شماره افتاده و هرچه تلاش میکنیم تا با ارائه آمار، حداقل به خود بقبولانیم که وضع چندان هم بد نیست، افاقه نمیکندکه تبلور این بلیه، امروز در شهرکهای صنعتی وازجمله دراستان مازندران بهخوبی هویداست که بخش عمده ای ازآن برمیگردد به عدم مدیریت مناسب ولازم طی سالهای اخیر دراین شهرکها.
درکمال تاسف هرزورشاهدرکودبیشتردرشهرکهای صنعتی هستیم ، شهرکهایی که میتواند واحدهایی رادرخودداشته باشدکه این واحدها نیروی کاراستانهای دیگرراهم جذب نماید چه برسد به بیکاران مازندرانی اما آنچه که اتفاق افتاده مدیریت شهرکها برای مدیرسابق پله صعودی بودبمنظوردستیابی به جایگاهی دیگر وایضا فرصتی مناسب که به پشتوانه مدیریت شهرکها با لقب دکتر دررسانه ها شهرت یابند و درآن تایم هیچ پیشرفتی عملیاتی رادرمجموعه شهرکهای استان شاهد نبودیم که بعدازایشان وپس ازکشمکش بیش از4 ماهه انتصاب مدیرفعلی ،صنعتگران مستقر درشهرکهای مازندران امیدوار به رونق شدند و زمانیکه درآغازمدیریت جدید طی یکروزدومعاون جدید منصوب گردید ازاین اقدام تعبیر به شجاعت مدیر شد.
امروزباگذشت حدودیک سال مشاهده میشود که افرادی که درزمان مدیریت ناموفق مدیر قبلی دارای مسئولیت بوده وتوسط مدیر جدید برکنارشدند دعوت بکارمجدد شده ویا زمزمه های حضور مجددشان در سمتهای قبلی یابالاتراست.
سوالی که ازمدیرعامل فعلی شهرکهای صنعتی استان باید پرسیداینست که اگر دوستان موثربودند چرا ایشان رابرکنارکردید در حالی که خودتان کاملا باعملکردها آشنا بودید وامروزدوباره بکارباید گمارده شوند؟ و یا اگر علت این بوده که دوستان سابق از دایراه اصولگرایان خارج بوده اند و برکنار شده اند بعد ازگذشت این مدت علت بازیابی ایشان چیست؟
نیروهای اصولگرا ازتصمیمات اخیر مدیرعامل شهرکهای صنعتی مازندران رضایتی ندارند وبرایشان این تصمیمات قابل توجیه نیست و شاید حضرت مدیر محترم فراموش کرده اند که همین نیروهای ارزشی چه زحمات وزجرهایی را متحمل شدند تا آقای مدیر دراین مسئولیت منصوب ومشغول خدمت گردند؟
از مدتها قبل بحث تاثیر بحران اقتصادی جهان بر اقتصاد ایران مطرح بود که چرا نسبت به این اتفاقات جدید دنیا و آثار آن بر کشور ما با حالت بیتفاوتی و تصمیمگیری نکردن در صنعت روبرو هستیم که اگر درست بیندیشیم باید به این سوال اساسی جواب دهیم که فی الواقع چه کسی باید تصمیم بگیرد یاچه کسانی؟؟؟؟؟؟؟!!!!
شاید دراین جا لازم باشد اشاره نمایم که به اتفاق تعدادی از دوستان بعد ازمدتها چند روز پیش به شهرک صنعتی بشل که در سوادکوه قرار دارد رفتیم ، تصویری که ابتدا در ذهن داشتیم این بود که باید صنایع بزرگ و مهمی در آنجا باشد اما وقتی پای صحبتهای صنعتگران و سرمایهگذاران بخشهای تولیدی و صنعتی نشستیم، تعجب کردیم از این همه درددل که اینها داشتند؛ البته در نقاط دیگر کشور تقریبا همین طور است اما این مورد بعنوان مثال اشاره شد چون بشل ازمهمترین شهرکهای استان مازندران است.
شهرک صنعتی طوس در مشهد و شهرک صنعتی البرز در تهران و بسیاری از جاهای دیگر نیز وضعیت مشابهی دارند و نزدیک به ۴۰ درصد کارخانهها کار نمیکنند که قطعا درهمه این موارد مدیریت نقش زیادی میتواند ایفا نماید.
معتقدنیستم درزمان مدیریت فعلی اقدامات سازنده دردستورکار قرار نگرفته است اما با توجه به جدی بودن مشکلات بجای مانده ازقبل دراین شهرکها بدون شک ورود افکار وایده ها وافرادی که قبلا امتحان خودرا پس داده اند نه تنها کمکی به رفع مشکلات نخواهد کرد بلکه قدمی کاملا موثر خواهد بود در جهت افزایش مشکلات شهرکهای صنعتی.
درحال حاضر واحدهای زیادی به دلیل مشکلات مالی با بیکاری شمار زیادی از کارگران و تعطیلی چند کارخانه مواجه شده اند و بعنوان مثال کارخانه هانی تجارت خزر درمرزن آباد که تولیدکننده ظروف تفلون است و سال گذشته به کشورهای خارجی صادرات داشته است ، در حال حاضر به دلیل مشکلات مالی در شرف تعطیلی است وچنین است داستانهای مشابه دیگرکه دراین نوشتار صلاح نیست ذکر نام شود.
متاسفانه بجای آنکه نیروی کار جدید به واحدهای تولیدی و صنعتی شهرک اضافه شود که نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه تعدیل نیرو وجود داشته است.
چرخ شهرکهای صنعتی مازندران از زمان قبل از مدیر فعلی از حرکت ایستاده بوده و البته چنین وضعیتی در حال حاضر تنها محصول بی مدیریتی نیست بلکه ارائه تسهیلات به بنگاههای کوچک و زودبازده از طریق اجرای طرح مربوط به ارائه این تسهیلات هم بیتاثیر نبوده است.
ذکراین مهم هم ضرورت دارد که تعطیلی کارگاهها در شهرکهای صنعتی ریشه در وضعیت اقتصادی کشور و جهان هم دارد و مشکل کلی صنایع را میتوان تحریمهای اقتصادی، عدم نقدینگی و عدم سرمایه در گردش عنوان کرد .
تحریمهای اقتصادی، مشکلات ارزی و وضعیت اقتصادی دلایلی هستند که منجر به تعطیلی کارخانهها شدهاند و پرداخت وامهای زودبازده نیز با مشکل وثیقه روبرو هستند که همه این مسائل همگی به نوعی مربوط به مدیریت صنعتی است و آنها باید فکری به حال وضعیت صنعت و شهرکهای صنعتی در کل کشور مخصوصا مازندران که دارای محدودیتها وممنوعیتهای صنعتی بوده و بالطف و عنایت جناب آقای دکتراحمدی نژاد دردولت نهم این موانع برطرف گردیده ، بکنند.
اگرچه میل به صنعتی شدن در استان بالا است ولی طی سالهای گذشته واحدهای کوچک صنعتی به صورت جسته و گریخته در استان ایجاد شده است و بسیاری ازواحدها هم راکدمانده است ولی در حال حاضر واحدهای صنایع بزرگ در استان وجود ندارد و متاسفانه بسیاری از کارخانههای ایجاد شده در استان بعد از اخذ پروانه بهرهبرداری به تعطیلی کشیده شده است که باید استاندار محترم ومقامات وزارت صنایع ومعادن فکراساسی بحال مدیریت سازمان صنایع استان و شهرکهای صنعتی بنمایند گرچه بحران اقتصاد جهانی در این رابطه نیز تاثیرات اندکی دارد.
بعضیها که با دریافت وام بنگاههای زودبازده در شهرکهای صنعتی مستقر شدهاند، اکنون کار را نیمهکاره رها کرده و توسعه امور زیربنایی در شهرکها را که باید با مشارکت تمام واحدهای صنعتی صورت گیرد، به تعویق انداختهاند واین معضل با ادامه تفکرمدیریت های قبلی ممکن نیست بهبودی ببیند که مدیر فعلی شهرکهای مازندران باید به این مهم توجه ویژه بنماید.
اگرچه به صراحت نمیتوان برخی ازواحدهای مستقر در برخی از شهرکهای صنعتی را ورشکسته نامید، اما وضعیت فعلی آنها کم از ورشکستگی ندارد و به نظر میرسد که وامهای زودبازده از سوی برخی افراد دریافت شده و در جای دیگری به غیر از شهرکهای صنعتی هزینه شده است.
معتقدم هیأت مدیره شهرک صنعتی نیز به دلیل نیمهکاره بودن طرحها، از انجام خدمات عمرانی در شهرک صنعتی سرباز میزند ودرشهرکهای مطرحی مانند بشل مشکلاتی نظیرجمع شدن آبهای سطحی ونبود امنیت لازم برای شهرک وورود حیوانات مختلف به شهرک را شاهدیم.
تصریح میکنم که البته مخالفتی با ارائه وامهای زودبازده توسط دولت وجود ندارد؛ چراکه این طرحها باعث اشتغال میشوند، اما باید نظارت دقیقی بر این امر وجود می داشت که منابع مالی در طرحهایی که معرفی شدهاند، هزینه شوند،ضمن این که سوءاستفاده از تسهیلات امر طبیعی بوده و ممکن است برخی از متقاضیان دریافت تسهیلات برای بنگاههای کوچک و زودبازده عملاً وجود خارجی نداشته باشند و این تسهیلات در بخش صنعت کشور جذب نشده باشد ودر هر صورت زمانی که یک طرح اجرا میشود، ممکن است با مشکلاتی مواجه شود که طرح بنگاههای کوچک و زودبازده نیز از این قاعده مستثنی نیست و نباید تنها انگشت اتهام را به سوی سازمان یا مسوول خاصی نشانه گرفت.
دراینجا این پرسش نیاز است که اگر جنگ، جنگ اقتصادی است و همه سربازان اقتصادیاند، آیا سرباز را باید از پشت سر هدف قرار داد؟ متاسفانه در حال حاضر سربازان اقتصادی از پشت سر ضربه میخورند و افرادی که قبلا کارنامه ای نتوانستند ارائه کنند براحتی میتوانند نقش تیراندازی ازپشت سر راداشته باشند لذا همانگونه که درجریان انتصاب مدیریت فعلی حسن نیت دوستان اصولگرا به ایشان ثابت گردید در این زمان هم توصیه جدی می شود که آقای مدیرعامل محترم با مدد الهی و توجهات امام عصر(عج) بفکر رفع مشکلات با نیروهای کارآزموده ومتعهد وارزشی باشند که در جایگاههای مختلف امتحان خویش را به درستی پس داده اند که اگر چنین باشد بی شک همه مسئولین ودلسوزان نظام ومطمئنا وزیر جوان وپرتلاش وزارت صنایع و مدیرعامل ساعی شهرکهای ایران نیز حمایتهای خودرا همانگونه که تاکنون دریغ نداشتند ازاین پس هم دریغ نخواهند داشت.
متاسفانه باید اشاره کنم به عارضه قلبی پیش آمده برای یک تولیدکننده در استان که این تولیدکننده به دلیل نداشتن سرمایه درگردش ومعطلی 40 روزه برای دیدن فلان مدیر مرتبط با صنعت که بجهت این معطلی ضربات زیادی را متحمل گردید نتوانست واحد خودرا احیا نماید و این واحد فعلا تعطیل است ، لذا هشدار این است که اگر چنین وضعیتی ادامه یابد تولید استان و به تبع تولیدکشور با تهدید جدی مواجه میشود.
با انتقاد شدید از بی مدیریتی در مدیریت های قبلی در برخورد با شهرکهای صنعتی باید گفت متاسفانه واحدهایی در این شهرکهای مازندران در مرز بحران و تعطیلی قرار دارند و زمینهایی که برای احداث بنگاه اقتصادی اختصاص یافته نیز به حال خود رها شدهاند ودر حال حاضر مشکل عمده شهرستانهای استان و به عبارت دیگر سراسر کشوربیکاری است که برای حل آن باید کارگاهها، تاسیسات صنعتی و بنگاههای اقتصادی را تقویت کنیم.
ازآنجا که میزان بیکاری در مازندران بالاست، دولت چارهای ندارد به غیر از اینکه تولید را فعال کند و بهترین بستر برای تحقق این مهم رونق شهرکهای صنعتی و توجه ویژه به کارگاههای صنعتی و کشاورزی است که باید دقت شود مجریان ومدیران افراد صالح وکاردان وکارشناس وخبره امورباشند ونه آن افرادی که نه تنها کارنامه قابل ارائه ای درگذشته نداشته اند بلکه شاید بلحاظی مجموعه شهرکهای صنعتی را با حضورشان ازدایره اصولگرایی وانجام تولید برای خدمت به مردم خارج سازند.
این شهرکهای صنعتی از محل بودجههای عمرانی دولت ساخته شده است، اینکه بودجه عمرانی را به ساخت شهرک صنعتی اختصاص دهیم و سپس با افتخار از ایجاد شهرک صنعتی سخن بگوییم، مدرک عملکرد مثبت نیست بلکه باید شهرک صنعتی را زمانی بسازیم که راهاندازی بنگاه اقتصادی در آن تضمین شده باشد و آنان که با ناتوانی خود نتوانستند بدرستی طرح خوب دولت را اجرا نمایند اجازه ندارند مجددا به این عرصه بازگشته ودوباره همان مسیر قبلی خویش را بپیمایند.
مدیریت استان در این بخش موفق نبوده است، و بودجهها را به سوی عمران هدایت کرده و شهرک صنعتی ساختهاند ا وبعضا در مکانهایی غیر صنعتی شهرک سازی شده و از سوئی به جای آنکه در فکر راهاندازی آن باشند، این همه سرمایه ملی را به حال خود رها کردهاند در حالیکه بودجهای که برای ساخت این شهرکها اختصاص یافته بیتالمال است و باید یک نفر به آن پاسخ دهد و باید مراقب بودکه معضل تعطیلی وبیکاری کارگران و...که به یک کارخانه اختصاص ندارد بلکه گریبانگیر اکثر واحدها شده یا میشود شیوع نیابد و چنانچه هرچه سریع تر چارهاندیشی نشود ، بحرانهای کوچک به بحرانی بزرگ تبدیل خواهند شدکه امیدواریم هرچه زودتر این مشکلات ریشهیابی شود و برای آن راهکاری بیندیشند ضمن اینکه باردیگرنیزتاکید می شود ازتجربه باید پندگرفت وافراد ناکارآمد که درگذشته نقش مثبت نداشته اند نباید برای باردیگراجازه ورود به این عرصه رابیابند.
مجموع چنین اتفاقاتی در حوزه صنعت نشان میدهد که ندیدن مشکلات از سوی مسؤولان کشور، هیچ کمکی برای حل معضلات نخواهد بود و صنعت ایران در حال حاضر روزهای سختی را پشت سر میگذارد که شایسته است مسؤولان اجرایی، مخصوصا درحوزه صنعت با اخذ تصمیمات مدبرانه به دولت محترم مخصوصا وزیر صنایع کمک کنند که دراین شرایط بحران اقتصاد جهانی لااقل اگر شغل جدیدی ایجاد نمیکنیم، مشاغل قبلی را از بین نبریم.
محمدعلی روشن